سایت سازبیست تولزکد لوگوهای سه گوشه
اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
مــــذهـــبي - فــــرهنـــــگي

تولد تا ازدواج

اسد فرزند هاشم بن عبدمناف است و هاشم جد دوم پیامبر صلی الله علیه و آله است لذا نسب فاطمه بنت اسد به جد دوم پیامبر صلی الله علیه و آله می‌‌رسد چنانچه مادر او نیز "فاطمة بنت هرم رواحة بن حجر بن عبد معيص بن عامر بن لؤي" می‌باشد. که لؤي جد هشتم پیامبر است.(1)

اگر چه زن در آن زمان از محرومیت عجیبی برخوردار بود و برخی برای رهایی از دست دختران تازه متولد شده، آن‌ها را زنده به گور می‌‌کردند، ولی خانواده اسد به حسب اعتقاد توحیدی خود مخالف این اعمال و افکار بودند و این عقاید توحیدی آرام آرام در قلب پرمهر «فاطمه» جای گرفت و در پرتو این عقاید با گذشت زمان تبدیل به زنی با کمال و مؤمن شد.

در «خصایص فاطمیه» مذکور است: «فاطمه بنت اسد زنی نیکوسیرت و دانا و بینا به امور آخرت و عاقله و هوشمند و با کمال عفت و شرافت بود. فاطمه بنت اسد پیرو مذهب حنیف ابراهیم خلیل علیه السلام بود و حتی قبل از اسلام هم، هرگز خود را به شرک و بت‌پرستی نیالود.(2)

فاطمه بنت اسد جز ابوطالب شوهری اختیار نفرمود.(3) پیوند مبارک ایشان در حین سادگی ولی باشکوه برگزار گردید و ابوطالب پس از حمد و ستایش خداوند بلندمرتبه و قرائت خطبه آن بزرگوار را به همسری برگزید و در عین حال از اسد گواهی خواست، و ایشان فرمودند: «ما هم او را به ازدواج تو درآورده و بدان راضی شدیم».(4)

حضانت پیامبر صلی الله علیه و آله

در حالی که عبدالمطلب آثار مرگ و سفر به سوی آخرت را در خود مشاهده می‌‌کرد روزی فرزندان خود را نزد خود خوانده و به آن‌ها گفت کدامیک از شما از محمد کفالت و سرپرستی می‌‌کنید؟ جواب دادند: «محمد خودش از ما داناتر است، هر کس را که می‌‌خواهد انتخاب نماید، محمد نگاهی به صورت آن‌ها کرد و به ابوطالب اشاره نمود».(5)

بعداز وفات عبدالمطلب رسول خدا شش یا هشت سال از سن او گذشته بود و در خانه ابوطالب بسر می‌‌برد. فاطمه بنت اسد در حق رسول صلی الله علیه و آله مادری می‌‌کرد و از همه جهت او را بر فرزندان خود مقدم می‌داشت.(6)

از فاطمه بنت اسد سلام الله علیها نقل شده است: «ابوطالب توجه خاص ایشان را به من گوشزد کرد و من در جواب گفتم: توصینی فی ولدی محمد و انّه احبّ الیّ من نفسی و اولادی؛ سفارش فرزندم محمد صلی الله علیه و آله را به من کنی در حالی که او را از جان خود و فرزندانم بیشتر دوست دارم».(7)

فرزندان فاطمه بنت اسد

شبی حضرت فاطمه بنت اسد، خواب عجیبی می‌‌بیند و چون آن خواب ذهن او را به خود مشغول کرده بود، تصمیم می‌‌گیرد آن را برای کاهنی که در همان اطراف بود بیان کند تا او تعبیر خوابش را بیان نماید. این خواب و تعبیرش را از زبان خود او بیان می‌‌آوریم: «در خواب دیدم کوه‌های شام حرکت کردند و به طرف مکه معظمه آمدند و آتش از آن‌ها شراره می‌‌زد و همه فریاد می‌‌زدند و مجهز به اسلحه‌هایی از جنس آهن بودند، و این وضع بسیار مهیب و ترسناک بود، به طوری که هر کس آن را می‌‌دید می‌‌ترسید، در این هنگام کوه‌های مکه نیز با تجهیزات کامل جنگی از آن‌ها بر روی زمین می‌‌افتاد و مردم نیز آن‌ها را برمی‌‌داشتند من نیز از این فرصت استفاده کرده و شمشیرهایی برداشتم که ناگهان یکی از شمشیرها از دستم رها شده و به طرف آسمان رفت و شمشیر دیگر نیز رها شده و در هوا باقی ماند و شمشیر دیگر نیز افتاد و شکست، یک شمشیر به دست من باقی ماند که اندک اندک شیر عظیمی ‌‌شد و چون رعدی بر کوه‌های شام حمله کرد و این حمله به گونه‌ای بود که مردم نیز از دیدن او ترسیده و فرار می‌‌کردند در این هنگام فرزندم محمد صلی الله علیه و آله منظور پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله که فاطمه بنت اسد به ایشان خطاب فرزند می‌‌نمود آمد و دست مبارک بر سر و گردن او گذاشته و آن را گرفت شیر نیز مانند آهویی رام شده تحت اطاعت و اختیار او قرار گرفت».

من با دیدن این صحنه، ناگهان از خواب بیدار شدم و چون متحیر بودم، به نزد «ابوکرز» کاهن رفتم و او این چنین خواب من را تعبیر کرد: «چهار شمشیر چهار سید است که یکی به آسمان پرواز می‌‌کند (که ظاهراً طالب بود که زود از دنیا رفت) و یکی در هوا ماند شاید (عقیل باشد که عمر طولانی نمود) و بعد از حضرت علی علیه السلام از دنیا رفت و دیگری که شکسته شد (مراد جعفر است که در جنگ موته شهید شد) و دیگری به شکل شیر درآمد که (منظور امیرالمومنین علی علیه السلام می‌‌باشد).(8)

پس از مدتی تعبیر این رؤیای صادقه به وقوع پیوست و خداوند چهار پسر و دو دختر به ایشان ارزانی داشت که عبارت بودند از: طالب و بعد از ده سال عقیل، و بعد از ده سال جعفر، و بعد از ده سال حضرت علی علیه السلام به دنیا پا نهاد و اما دختر فاخته که مشهور به «ام هانی» است و جمانه.(9)

آری به طور قطع و یقین فاطمه بنت اسد قبل از بعثت مقدس پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله هرگز روح پاک و فطرت توحیدی خود را به بت پرستی نیالود و رحمش از بهترین ارحام قرار گرفت به گونه‌ای که مولی الموحدین که یگانه دهر است از فرزندان او بشمار می‌‌آید.(10)

و برای اثبات آن همین فضیلت برای فاطمه کافی است که بیشتراهل حدیث و مورخان و دانشمندان علم انساب در کتاب‌های خود نقل کرده‌اند، که فاطمه به هنگام شدت یافتن درد زایمان راه مسجدالحرام را پیش گرفت و خود را به دیوار کعبه نزدیک ساخت و چنین گفت: خداوندا! به تو و پیامبران و کتاب‌هایی که از طرف تو نازل شده‌اند و نیز به سخن جدم ابراهیم سازنده این خانه ایمان راسخ دارم، پروردگارا به پاس احترام کسی که این خانه را ساخت و به حق کودکی که در رحم من است تولد این کودک را بر من آسان فرما.(11)

یزید بن قعنب گوید: دیدم دیوار کعبه شکافته شد و فاطمه داخل آن گردید و از چشم ما نهان شد و دیوار به حال اول برگشت خواستیم که برای ما نیز گشوده شود ولی چنین نشد و ما دانستیم که این کار امر خدای تعالی است روز چهارم فاطمه از کعبه خارج شد و امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام در دستش بود پس از آن گفت: «من بر زنان پیش از خود برتری یافته‌ام زیرا آسیه دختر مزاحم، خدا را پنهانی در جایی پرستش می‌‌کرد که خداوند دوست نداشت در آن مکان عبادت شود جزء در حالت اضطرار، مریم دختر عمران نخل خشک را جنباند تا خرمای رسیده آن را تناول نمود، اما من داخل خانه خدا شدم و از میوه‌ها و روزی‌های بهشتی خوردم...».(12)

روزی ابوطالب به فاطمه بنت اسد فرمود: علی علیه السلام کودک بود که دیدم بت‌ها را می‌‌شکند پس ترسیدم که بزرگان قریش متوجه این موضوع شوند. فاطمه بنت اسد فرمود: «عجیب است! و من تو را به چیزی که عجیب‌تر از این است خبر می‌‌دهم روزی از مکانی گذر می‌کردم که در آن مکان بت‌ها قرار داشت، علی علیه السلام در بطن من بود به شدت تکان خورد و مانع نزدیک شدن من به آن‌جا شد مکان مسجدالحرام بود من به سمت خانه خدا می‌‌رفتم نه به سمت بت‌ها ولی جنین مانع نزدیک شدن من به بت‌ها شد».(13)

هجرت به مدینه

در جریان هجرت فاطمه بنت اسد به همراه فاطمه دختر رسول خدا همراه با امیرالمؤمنان از مکه حرکت کردند. در راه با مشکلات و سختی‌های فراوانی مواجه شدند و برای برطرف شدن آن‌ها به نماز و ذکر خدا در حال ایستاده یا نشسته و خوابیده، سر بر آوردند و منزل به منزل با یاد خدا طی طریق کرده تا به مدینه رسیدند و در قبا به رسول خدا پیوستند و پیامبر صلی الله علیه و آله چون امیرالمؤمنین را رنجور و ضخیمی ‌‌دیدند اشک از چشمان آن حضرت جاری شده و به ایشان فرمودند: قبل از ورود ایشان به مدینه وحی الهی در شأن آنها نازل شده است که:(14)

  • «اَلَّذینَ یَذکُرونَ الله قیاماً و قُعوداً و یتَفَکَّرونَ فی خَلقِ السَّموات وَالارض و...(15)؛ آن‌هایی که در حالت ایستاده و نشسته و خفتن خدا را یاد کنند و دائم فکر در خلقت آسمان و زمین کرده...».
  • «فَأستَجابَ لَهُم رَبُّهُم اِنّی لآاُضیعُ عَمَلَ عاملٍ مِنکُم مِن ذَکرٍ اَو نثیبَعضُکُم من بَعضٍ...(16)؛ پس خدا دعاهای ایشان را اجابت کرد که البته من که پروردگارم عمل هیچ کس از مرد و زن را بی‌مزد نگذارم...».

پس رسول خدا رو به امیرالمؤمنان فرمودند: آیا می‌‌دانی این آیه در مورد چه کسانی نازل شده است؟ پس «ذَکَر» تو هستی و «أنثی» فواطیم هستند. منظور از فواطیم، فاطمه بنت رسول الله صلی الله علیه و آله، فاطمه بنت أسد، فاطمه دختر زبیر بن عبدالمطلب می‌‌باشد.(17)

بعد از هجرت تا وفات

شعبی می‌‌گوید: «فاطمه بنت أسد مادر حضرت علی علیه السلام ایمان آورد و به همراه علی علیه السلام به مدینه هجرت کرد و در همان جا وفات نمود، و روایت می‌‌کند از الأعمش از عمروبن مُره از ابی البحتری از علی علیه السلام: کارها را میان مادرم و فاطمه بنت أسد تقسیم کردم. آب آوردن و کارهای خارج از منزل به عهده فاطمه بنت رسول الله صلی الله علیه و آله و آسیاب کردن و خمیرکردن آن به عهده مادرم می‌‌باشد».(18)

لازم به ذکر است که نمونه این داستان با تفاوت‌هایی در زمینه تقسیم کار بین فاطمه سلام الله علیها و فاطمه بنت اسد در کتاب دیگری بیان شده است.(19)

سال وفات این بانوی بزرگوار را در سال چهارم هجری بیان کرده‌اند. و در همان شهر مدینه مدفون گردید. و این که حضرت چند سال در این دنیا زندگی نموده‌اند اختلاف وجود دارد که برخی 60، برخی 65، برخی 70 و... ذکر کرده‌اند. طبق تفحصی که انجام شده آن چه بدست آمد این بود که عمر شریف ایشان حدود 65 سال بوده است.(20)

روزی امیرالمؤمنین در حالی که گریان بودند به نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند حضرت حال ایشان را جویا شدند و حضرت علی علیه السلام فرمودند: «مادرم فاطمه از دنیا رفت». پیامبر گریان شد و فرمود: «خدا او را بیامرزد که تنها مادر تو نبود بلکه برای من نیز مادر مهربانی بود».

چون جنازه‌اش را درآوردند بر او نماز گزارد و چهل تکبیر گفت و داخل قبر شد و در میان قبر خوابید و از آن جناب ناله و حرکتی شنیده شد و به روایت سمهودی (در کتاب الوفاء فی اخبار دارالمصطفی) آن حضرت در قبر قدری قرآن تلاوت کرد پس بیرون آمدند و به روایت سابق چون از امروی فراغت یافتند. آن بزرگوار نزدیک سرش نشست و فرمود: «ای فاطمه من محمد اشرف اولاد آدمم و فخری نیست چون منکر و نکیر آمدند و از تو سؤال کردند، بگو الله ربی و محمد نبی والاسلام دینی القرآن کتابی والنبی امامی‌‌ و ولی».

بعد فرمود: «اللهم ثبت فاطمه بالقول الثابت». پس دست راست به دست چپ زد خاک از دست خود بریخت و فرمود «به حق آن کسی که جان محمد در قبضه قدرت اوست فاطمه صدای دو دست مرا شنید». پس عمار بن یاسر عرض کرد: «فداک ابی و امی ‌‌یا رسول الله». نمازگزاری که با حدی چنین نکردی. فرمود: «یا اباالقضیان فاطمه استحقاق و اهلیت این کارها را دارد و چه آن که او مادر من است بعد از مادرم با این که فرزندان بسیار داشت از ابوطالب و از ایشان خیر کثیر ظاهر و صادر می‌‌شد مع ذلک سیر می‌‌کرد مرا گرسنه نگاه می‌‌داشت آن‌ها را و به من می‌‌پوشانید و آن‌ها را برهنه وامی‌‌گذاشت و به من روغن می‌‌مالید و آن‌ها را پریشان می‌‌داشت. ای عمار چون دست خود نظر کردم چهل صف از ملائکه دیدم از برای هر صفی تکبیر گفتم و در قبر خود را کشانیدم بدون ناله و حرکتی و در آن حال از خدای مسئلت می‌‌کردم که فاطمه را برهنه محشور ننماید هنگامی ‌‌که مردم در روز محشر برهنه محشور می‌‌شوند یا عمار قسم به حق آن کسی که جان من به دست اوست از قبر بیرون نیامدم مگر آن که دو چراغ از نزد پاهای او دیدم و دو ملک موکل در قبر او یافتم که برای او استغفار می‌نمایند تا روز قیامت».(21)

گوشه‌ای از فضایل فاطمه بنت اسد

در امان بودن از آتش جهنم آرزوی هر انسانی است، و چون هیچ کس جز خداوند و اولیاء معصومش علیهم‌السلام قادر به تنفیذ این امان‌نامه نیستند. طبق برخی احادیث وارده، برخی از شخصیت های مهم به خاطر برخی صفات موجود در ایشان، موفق به اخذ این امان‌نامه شده‌اند و جالب این که خداوند متعال خود آن امان‌نامه را صادر کرده است.

امام صادق علیه السلام فرمودند: خداوند به پیامبر صلی الله علیه و آله وحی کردند که من آتش را بر چهار کس حرام کردند:

  • صلبی که تو در او بودی.
  • بطنی که تو را حمل کرد.
  • صاحبخانه‌ای که تو را بزرگ کرد.
  • اهل بیتی که تو را سرپرستی نمود.

و اما صلبی که پیامبر صلی الله علیه و آله در او بود. صلب عبدالله بن عبدالمطلب و رحمی‌‌ که در آن، رحم آمنه بنت وهب و خانه‌ای که حضرت در آن بزرگ شد، خانه فاطمه بنت اسد و اهل بیتی که پیامبر صلی الله علیه و آله را پناه دادند ابوطالب بود.(22)

در برخی از دعاها به ایشان لقب زن صالحه داده شده است. به عنوان نمونه: «اللهم صلی علی محمد و اهل بیته الطیبین و علی اصحابه المنتجبین... و علی کل امراه صالحه کفلت محمداً و علی...؛ خداوند بر محمد صلی الله علیه و آله و اهل بیتش و اصحاب برگزیده‌اش درود بفرست... و بر هر زن صالحه‌ای که سرپرستی حضرت محمد صلی الله علیه و آله را بر عهده داشته نیز درود بفرست...».(23)

کمالات و صفات چکیده خلقت حضرت ختمی ‌‌مرتبت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله قطعاً پیش از آن است که بتوان با قلم بیان نمود. پیامبری با این عظمت، در حدیثی علی علیه السلام را دارای نعمت‌هایی می‌‌داند که خود را فاقد آن‌ها می‌‌داند. پیامبر صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام فرمودند: ای علی! تو چیزها و نعمت‌هایی داری که من مانند آن‌ها را ندارم:

  • تو زنی مثل فاطمه داری که من ندارم.
  • تو دو پسر در صُلب خود داری که در صلب من نمی‌‌باشد.
  • مادرزن تو خدیجه است و من چنین مادرزنی ندارم.
  • پدرزن تو من هستم، من چنین پدرزنی ندارم.
  • تو برادر تنی چون جعفر داری و من ندارم.
  • مادر تو زن هاشمیه و مهاجر است و من چنین مادری ندارم.

فاطمه بنت أسد مورد توجه خاص پیامبر صلی الله علیه و آله بود و نکته جالبی که باید به آن توجه داشت این است که حضرت محمد صلی الله علیه و آله بر دو صفت هاشمیه و مهاجربودن حضرت فاطمه بنت أسد، انگشت می‌‌نهد و با این بیان علاوه بر این که شرف و نسبی آن مادر نمونه را بیان می‌‌کند، شرافت اکتسابی‌ای که در سایه ایمان به خدا بدان نیز رسیده را مورد توجه قرار می‌‌دهد.(24)

فاطمه بنت أسد مادر فاطمه زهرا سلام الله علیها نیز بود. بعد از خدیجه که آن سیده نساء هنگامی که مادرش خدیجه دنیا را وداع گفت پنج سال پیش‌تر از سن آن حضرت نگذشته بود که فاطمه بنت أسد برای او مادری و در دامان عزت خود آن مستوره دو جهان را به جان و دل سرپرستی می‌‌کرد.(25)

فاطمه از زنانی است که در اسلام آوردن بر دیگران سبقت جسته و می‌‌بینیم که اسلام نیز بر پیشی گیرندگان بشارت می‌‌دهد و نعمت‌های خود را برایشان عرضه می‌‌دارد و این فاطمه بنت اسد است که در بیعت اولین، در اسلام یازدهیمن و در مهاجرت جز سبقت گیرندگان است.(26)

پی نوشت

(1). الهيثمي، مجمع الزوائد؛ دارالكتب العلمية-بيروت، 1988 م؛ ج 9، ص 100.
(2). فاطمه بنت أسد علیهاالسلام، بانوان نمونه، مصطفی محمدی اهوازی،
قم، انتشارات نورالسجّاد، اسفند 1378، ج 2، خلاصه صص 15،16،17.
(3). خصائص فاطمیه، محمدباقر کُجوری مازندرانی، تحقیق صادق حسن زاده، ناشر آل علی، چاپخانه سرور، ص 407.
(4). اقتباس شده از زندگینامه فاطمه بنت اسد.
(5). زندگینامه فاطمه بنت اسد، ص 22.
(6). ریاحین الشریعه، محمد آخوندی، تألیف ذبیح الله محلاتی، در ترجمه دانشمندان بانوان شیعه بازار سلطانی تهرانی، ج 3، ص 3.
(7). زندگینامه فاطمه بنت اسد، ص 25.
(8). همان، خلاصه صص 31، 30، 29.
(9). ریاحین الشریعه، ص 3.
(10). اقتباس شده از زندگینامه فاطمه بنت أسد.
(11). فروغ ولایت، جعفر سبحانی، انتشارات توحید، سال 1380، خلاصه صص 16، 15.
(12). زندگینامه فاطمه بنت اسد، ص 65.
(13). الصحیح من سیره امام علی، أوالمرتضی من سیره المرتضی، جعفر مرتضی عاملی، ناشر اولاءالمنتظر، 1430 هـ.ق/1388 هـ.ش، دفتر تبلیغات اسلامی، ج 1، خلاصه صص 58، 57.
(14). 1000 آیه نزلت فی الامام علی علیه السلام، هاشم بحرانی، تحقیق و تعلیق الشیخ نعیم الأسدی لبنان-بیروت، الطبعه الاولی 1430 هـ. 2009 م، ص 79.
(15).
سوره آل عمران/191.
(16). سوره آل عمران/195.
(17). 1000 آیه نزلت فی الامام علی علیه السلام، ص 79.
(18). أُسدالغابه فی معرفه الصحابه، عزالدین ابن الاثیر أبی الحسن علی ابن محمد الجرزی، تحقیق و تعلیق خَیری سعید، القاهره-مصر، المکتبه التوفیقه، ج 7، ص 22.
(19). زنان فاضله در صحنه دانش و اندیشه، ص 291.
(20). فاطمه بنت أسد علیهاالسلام، بانوان نمونه، ص 72.
(21). ریاحین الشریعه، ص 11 و 10.
(22). زندگینامه فاطمه بنت اسد، ص 47.
(23). همان، ص 52.
(24). همان، ص 54 و 53.
(25). ریاحین الشریعه، ص 4 و 3.
(26). زنان فاضله در صحنه دانش و اندیشه، نعمت الله حسینی (کهلائی)، انتشارات عصر انقلاب، زمستان 84، ص 291.

فهرست منابع

(1). ابن الاثیر أبی الحسن علی بن محمد الجرزی، عزّالدین، أُسدالغایه فی معرفه الصحابه، تحقیق و تعلیق خَیری سعید، القاهره-مصر، انتشارات المکتبه التوفیقه.
(2). محمد اهوازی، مصطفی، فاطمه بنت أسد علیهاالسلام، بانوان نمونه،
قم، انتشارات نورالسجاد، اسفند 1378.
(3). کُجوری مازندرانی، محمدباقر، خصائص فاطمیه، تحقیق صادق حسن زاده، ناشر آل علی، چاپخانه سرور.
(4). آخوندی، محمد، ریاحین الشریعه، تألیف ذبیح الله محلاتی، در ترجمه دانشمندان بانوان شیعه، بازار سلطانی طهرانی.
(5). سبحانی، جعفر، فروغ ولایت، انتشارات توحید، سال 1380.
(6). مرتضی عاملی، جعفر، الصحیح من سیره امام علی (أوالمرتضی من سیره المرتضی)، ناشر اولاءالمنتظر، 1430 هـ.ق/1388 هـ.ش /دفتر تبلیغات اسلامی.
(7). حسینی (کهلائی) نعمت الله، زنان فاضله در صحنه دانش و اندیشه، انتشارات عصرانقلاب، زمستان 84.
(8). بحرانی، هاشم، 100 آیه نزلت فی الامام علی علیه السلام، تحقیق و تعلیق الشیخ نعیم الأسدی، لبنان-بیروت، الطبعه الاولی


نوشته شده در تاريخ یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:, توسط عباسعلی

صفحه قبل 1 صفحه بعد

صفحه قبل 1 صفحه بعد